نظام های رتبه بندی دانشگاه ها: تعالی در کلاس جهانی

Complete Scan of public_html on 2025-09-04 was not finished!

{"scan":{"dir":"\/home\/artahub\/domains\/artahub.com\/public_html","start":1756973713,"type":"Complete Scan","settings":{"msg_position":["80px","40px","400px","600px"],"scan_what":2,"scan_depth":-1,"exclude_ext":["png","jpg","jpeg","gif","…

مقدمه ای کوتاه بر مدکاری اجتماعی

, , , , ,
فصل اوّل : مددکاری اجتماعی چیست؟                                                      3 تعاریف                                                                                                                            3 تاریخچة مددکاری اجتماعی                                                                                              6 نسل‌های ربوده شده: دوره‌ای شرم‌آور در تاریخ مددکاری اجتماعی                      …
نظام های رتبه بندی دانشگاه ها: تعالی در کلاس جهانی

نظام‌های رتبه‌بندی دانشگاه‌ها: تعالی در کلاس جهانی

, , , , , , , , ,
  پیشگفتار دانشگاه­ها بخش مهم و تعیین­کننده آموزش عالی به حساب می­آیند و نقش تعیین­کننده­ای در تربیت نیروی انسانی مورد نیاز بخش عمده­ای از جامعه را ایفا می­کنند. از سوی دیگر، شکافتن مرزهای دانش علمی و دستیابی به افق­های نوین مبتنی بر تحقیق و توسعه نیز از ماموریت­های دانشگاه­ها به شمار می­رود. فارغ از تحولات نسلی شگرف در دانشگاه­ها و گسترش ماموریت­های دانشگاه­ها از آموزش، پژوهش، کارآفرینی به دانشگاه­های جامعه-محور، جهانی­شدن آموزش عالی، دانشگاه­ها را در کنار یکدیگر قرار داده است. دانشجویان، کارفرمایان، و حتی آحاد جامعه با تفاوت­هایی  کمابیش، به آموزش عالی جهانی دسترسی دارند. تحصیل در کشورهای مختلف از قاره­های گوناگون نه تنها امری عجیب به حساب نمی­آید بلکه به یک روال معمول تبدیل شده است. به دنبال جهانی شدن آموزش عالی، تامین مالی و دسترسی به منابع متنوع برای ادامه حیات به دستورکار اصلی دانشگاه ها تبدیل شده است. دانشگاه ها تلاش می­کنند نظر دانشجویان مستعد، کارفرمایان عمده، و پشتیبانان تاثیرگذار را جلب کنند تا از این طریق به صورت توآمان به ترجمان دانش و ارتقای توان عملیاتی خود سرعت بیشتری ببخشند و تاثیر خود بر جامعه محلی و جهانی را عمیق­تر کنند. در یک محیط جهانی شده و متصلِ در حال رشد به سوی فرادانشگاه (متاورسیتی)[1] و ظهور محمل­های آموزشی گوناگون با دسترسی آزاد، دانشگاه­ها نیاز به برندسازی دارند. برندسازی دانشگاه­ها در مقام مقایسه با سایرین معنا پیدا می کند. رتبه‌بندی  دانشگاه­ها از سوی موسسات مختلف به عنوان پاسخی سریع و دنباله دار به نیاز دانشگاه­ها برای دیده شدن در جامعه، و نیاز روزافزون دانشجویان برای انتخاب محل تحصیل، و نیاز کارفرمایان و همتایان برای برقراری ارتباط همکاری در نظر گرفته می­شود. به همین دلیل، رتبه‌بندی  دانشگاه­ها نباید با ارزیابی عملکرد که امری درونی و یا بیرونی معطوف به ماموریت­هاست، در هم آمیخته شود. رتبه‌بندی  دانشگاه­ها، ابزاری برای مقایسه دانشگاه های مختلف با معیارهایی مشترک است که از سوی دانشجویان، کارفرمایان، همتایان، و جامعه به عنوان نقاط اتکاء برای انتخاب در نظر گرفته می شوند. همزمان با نیاز روزافزون به «امکان مقایسه دانشگاه ها»، نظام­های رتبه‌بندی  گوناگونی در سطح ملی، منطقه ای و جهانی شکل گرفته است. ورود دانشگاه­ها به نظام­های رتبه‌بندی ، امکان مقایسه آنها با همتایان شان را فراهم می آورد. برای فهم ارزش رتبه‌بندی  دانشگاه­ها کافی است که به زمانی که آنها وجود نداشته باشند فکر کنیم. در نبود رتبه‌بندی  دانشگاه­ها، امکان دستیابی به فهم نظام­مند از کلیت آموزش عالی برای عموم مردم و دانشجویان و کارفرمایان حاصل نمی­شود. با وجود رتبه‌بندی­ها، با کمترین تلاش امکان برآوردی جامع از شاکله آموزش عالی در کشورها و مناطق جغرافیایی فراهم می­شود. هر چند رتبه‌بندی­ها باید به صورت مداوم به دنبال رفع کاستی­ها و انطباق بیشتر با واقعیت میدانی خود باشند، اما وضعیت موجود آنها نیز برای دستیابی به فهم مشترکی از آموزش عالی کشورها کمک می کند. کتاب حاضر به دنبال کتاب پیشین[2]، بر آن است که نظام­های رتبه‌بندی  دانشگاهی را معرفی کند. هدف اصلی این کتاب کمک به مدیران و دست اندرکاران دانشگاه ها و آموزش عالی برای شناخت دقیق نظام­های رتبه‌بندی  است. بر این اساس، اطلاعات مربوط به تاریخچه، شاخص­ها، نحوه گردآوری داده­های نظام های  رتبه‌بندی  گردآوری، دسته بندی و ارائه شده است. امیدواریم اطلاعات ارائه شده در این کتاب به فهم عمیق­تر نظام های رتبه‌بندی  دانشگاه­ها کمک کند. در پایان از نویسنده همکار سرکار خانم سمانه رحیمیان دانشجوی دکتری مدیریت دانش و ناشر محترم جهت انتشار کتاب قدردانی می­کنم. منتظر دریافت نظرات، پیشنهادات و نقدهای خوانندگان محترم خواهیم بود.     دکتر محمد حسن زاده استاد دانشگاه تربیت مدرس زمستان 1403     " نویسندگان: دکتر محمد حسن‌زاده و سمانه رحیمیان انتشارات: آینده‌آموزان آتا سال انتشار: زمستان ۱۴۰۳ هدف کتاب این کتاب به بررسی نظام‌های مختلف رتبه‌بندی دانشگاه‌های جهان می‌پردازد و هدف آن کمک به مدیران، دست‌اندرکاران آموزش عالی و پژوهشگران برای شناخت دقیق این نظام‌ها، شاخص‌ها، روش‌شناسی‌ها و منابع داده‌ای است که در رتبه‌بندی دانشگاه‌ها استفاده می‌شوند. فهرست مطالب کلیدی
  1. رتبه‌بندی شانگهای
    • معیارها: جوایز نوبل، پژوهشگران پراستناد، مقالات در نشریات معتبر، استنادات.
    • نقاط قوت: تمرکز بر پژوهش و شفافیت.
    • نقاط ضعف: گرایش به دانشگاه‌های انگلیسی‌زبان.
  2. رتبه‌بندی تایمز (THE)
    • معیارها: آموزش، پژوهش، استنادات، وجهه بین‌المللی، درآمد صنعتی.
    • نقاط قوت: ترکیب معیارهای آموزشی و پژوهشی.
    • نقاط ضعف: تأکید بر علوم سخت و انگلیسی‌زبان.
  3. رتبه‌بندی تأثیر (THE Impact Rankings)
    • معیارها: دستیابی به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SDGs).
    • نقاط قوت: ارزیابی تأثیر اجتماعی و اقتصادی دانشگاه‌ها.
  4. رتبه‌بندی سایمگو (Scimago)
    • معیارها: تولیدات علمی، همکاری‌های بین‌المللی، نوآوری.
    • نقاط قوت: استفاده از داده‌های اسکوپوس و جامعیت.
  5. رتبه‌بندی کیواس (QS)
    • معیارها: شهرت دانشگاه، نسبت دانشجو به استاد، استنادات.
    • نقاط قوت: معیارهای متنوع شامل آموزش و پژوهش.
  6. رتبه‌بندی لایدن (Leiden)
    • معیارها: تأثیر علمی، همکاری‌های پژوهشی، دسترسی آزاد.
    • نقاط قوت: تمرکز بر کیفیت پژوهش و شفافیت.
  7. رتبه‌بندی آی‌اس‌سی (ISC)
    • معیارها: پژوهش، آموزش، فناوری، وجهه بین‌المللی.
    • نقاط قوت: ویژه کشورهای اسلامی و تمرکز بر پژوهش.
  8. رتبه‌بندی وبومتریکس (Webometrics)
    • معیارها: حضور وب، تأثیر اینترنتی، دسترسی آزاد.
    • نقاط قوت: ارزیابی دیجیتالی و تعامل آنلاین دانشگاه‌ها.
نتیجه‌گیری کتاب حاضر با ارائه جزئیات روش‌شناسی، شاخص‌ها و منابع داده‌ای هر نظام رتبه‌بندی، ابزاری ارزشمند برای درک جایگاه دانشگاه‌ها در سطح ملی و بین‌المللی است. همچنین، نقاط قوت و ضعف هر نظام را برمی‌شمارد تا خوانندگان بتوانند با دیدی نقادانه به رتبه‌بندی‌ها بنگرند و از آنها برای بهبود عملکرد دانشگاه‌ها استفاده می شود.  

ابزارهای عمومی پژوهش در عصر هوش مصنوعی

, , , , ,
  1-1-مقدمه پژوهش، سفری است در میان ناشناخته‌ها، و هر سفر نیازمند ابزارهایی است که مسیر را روشن‌تر و پیمودنش را هموارتر کند. ابزارهای پژوهشی، همچون چراغ‌هایی در تاریکی، پژوهشگران را در تمامی مراحل این سفر یاری می‌دهند؛ از نخستین گام‌ها برای کشف و تعریف مسئله، تا دستیابی به پاسخ‌ها و ثبت نتایج در تاریخ علم. این ابزارها نه تنها باری از دوش پژوهشگر برمی‌دارند، بلکه دقت، نظم و زیبایی را به تحقیق علمی می‌افزایند. آن‌ها میان ایده‌ها و واقعیت پلی می‌سازند و پژوهش را از طرحی خام به شاهکاری علمی بدل می‌کنند. در ادامه، با هر یک از این همراهان گران‌قدر آشنا خواهیم شد، تا سفر علمی خود را با روشنایی و اطمینان بیشتری آغاز کنیم. 2-1-ابزارهای عمومی پژوهش این ابزارها برای مدیریت و سامان‌دهی کلی پژوهش به کار می‌روند و مانند پایه‌ای برای تمام مراحل دیگر عمل می‌کنند. پژوهشگران از این ابزارها برای برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی منابع، مدیریت زمان و حتی مستندسازی فرآیندهای تحقیق استفاده می‌کنند. به‌عنوان مثال، نرم‌افزار EndNote به پژوهشگران کمک می‌کند تا منابع و مراجع خود را به‌صورت استاندارد ذخیره و مدیریت کنند. همچنین ابزارهایی مانند Microsoft Office یا Google Workspace برای ایجاد و ویرایش اسناد، جداول و ارائه‌ها بسیار پرکاربرد هستند. 1-2-1-ابزارهای مسئله‌یابی این ابزارها برای شناسایی و تعریف دقیق مشکل یا شکاف تحقیقاتی طراحی شده‌اند. بدون تعریف دقیق مسئله، پژوهشگر نمی‌تواند چارچوب روشنی برای کار خود ایجاد کند. ابزارهای مسئله‌یابی به پژوهشگران کمک می‌کنند که با روش‌های ساختاریافته و خلاقانه، به تحلیل مشکلات بپردازند.استفاده از تکنیک‌هایی مانند طوفان ذهنی[1] ، نقشه ذهنی[2]  یا تحلیل[3] نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها می‌تواند ایده‌ها را منسجم کند. همچنین ابزارهایی مانند نرم‌افزار XMind یا Coggle برای ایجاد نقشه ذهنی به کار می‌روند. 2-2-1-ابزارهای پیشینه‌یابی برای انجام یک پژوهش جامع، مرور ادبیات و پیشینه تحقیق ضروری است. این ابزارها به پژوهشگران کمک می‌کنند تا به سرعت به منابع علمی دسترسی پیدا کنند و اطلاعات قبلی را در زمینه موضوع خود جمع‌آوری کنند. پایگاه‌هایی مانند Google Scholar، Irandoc ، PubMed، ScienceDirect و Springer امکان دسترسی به مقالات، پایان‌نامه‌ها، و کتب علمی را فراهم می‌کنند. همچنین استفاده از RefWorks یا Zotero برای ذخیره و مدیریت این منابع بسیار رایج است. 3-2-1-ابزارهای تحلیل داده پس از گردآوری داده‌ها، نوبت به تحلیل آن‌ها می‌رسد. ابزارهای تحلیل داده به پژوهشگران کمک می‌کنند تا داده‌های خام را پردازش کرده و الگوهای معنادار را استخراج کنند. نرم‌افزارهایی مانند SPSS برای تحلیل‌های آماری ساده و پیچیده استفاده می‌شوند. همچنین ابزارهایی مثل Excel برای تحلیل‌های ساده‌تر داده و نمایش آن‌ها به کار می‌روند. برای داده‌های تصویری یا صوتی، نرم‌افزارهایی مثل MATLAB  مفید هستند. 4-2-1-ابزارهای نگارش و بهسازی متن این ابزارها برای تولید و ویرایش متون علمی طراحی شده‌اند و به پژوهشگر کمک می‌کنند تا متنی روان، منسجم و بدون اشتباه ارائه دهد. یک ابزار ویرایش زبان است که خطاهای گرامری و نوشتاری را شناسایی و تصحیح می‌کند. LaTeX برای نگارش مقالات و پایان‌نامه‌های علمی با فرمول‌های پیچیده ریاضی بسیار پرکاربرد است. همچنین ابزارهایی مانند Hemingway Editor برای ساده‌سازی متن و Scrivener برای سازمان‌دهی فصل‌ها و بخش‌های مختلف مفید هستند. 5-2-1-ابزارهای انتشار انتشار یافته‌های پژوهشی بخش مهمی از فرآیند تحقیق است. ابزارهای انتشار به پژوهشگران کمک می‌کنند تا نتایج خود را به شکل استاندارد در مجلات علمی یا کنفرانس‌ها ارائه کنند. ابزارهایی مانند Overleaf برای قالب‌بندی مقالات علمی در فرمت‌های مختلف به‌کار می‌روند. همچنین، سکو‌هایی مانند Elsevier، Irandoc، Springer و IEEE Xplore  به پژوهشگران امکان ارسال و انتشار مقالات را می‌دهند. 6-2-1-ابزارهای کمکی و متفرقه این دسته شامل ابزارهایی است که به صورت غیرمستقیم فرآیند تحقیق را بهبود می‌دهند. این ابزارها ممکن است برای مدیریت زمان، برنامه‌ریزی یا حل مسائل جانبی پژوهش استفاده شوند. برای مدیریت وظایف، ابزارهایی مانند Trello یا Asana مفید هستند. همچنین حسابگرهای پیشرفته یا ابزارهای طراحی مدار برای پژوهش‌های فنی و مهندسی به‌کار می‌روند. 7-2-1-ابزارهای مصورسازی نمایش بصری داده‌ها می‌تواند فهم نتایج را برای مخاطبان ساده‌تر کند. این ابزارها به پژوهشگر امکان می‌دهند تا داده‌ها را به‌صورت نمودار، گراف یا تصاویر گرافیکی نمایش دهد. ابزارهایی مانندTableau  و Power BI برای مصورسازی داده‌های بزرگ و پیچیده استفاده می‌شوند. نرم‌افزارهایی همچون GraphPad Prism یا Matplotlib در Python  نیز برای تولید نمودارهای علمی دقیق کاربرد دارند. 8-2-1-ابزارهای همانندجویی یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های پژوهشگران، جلوگیری از سرقت علمی است. این ابزارها متن پژوهش را بررسی کرده و موارد مشابه را شناسایی می‌کنند. سامانه ها و ابزارهایی از قبیل  Irandoc، Turnitin وiThenticate از معروف‌ترین ابزارهای همانندجویی هستند که به پژوهشگران کمک می‌کنند تا میزان مشابهت متن خود با منابع دیگر را بررسی کنند. 9-2-1-ابزارهای بیان مسئله این ابزارها به پژوهشگران کمک می‌کنند تا مسئله تحقیق را به‌صورت دقیق و ساختاریافته بیان کنند. تعریف درست مسئله باعث می‌شود که پژوهش جهت‌دار و هدفمند باشد. ابزارهایی مانند درخت مسئله[4] و نمودار استخوان ماهی[5] به تجزیه مسئله به بخش‌های کوچک‌تر کمک می‌کنند. 10-2-1-ابزارهای تحلیل متن و مصاحبه این ابزارها برای تجزیه و تحلیل داده‌های کیفی به‌کار می‌روند و معمولاً در پژوهش‌های علوم انسانی و اجتماعی استفاده می‌شوند. نرم افزارهای NVivo و ATLAS.ti از جمله ابزارهایی هستند که برای کدگذاری و تحلیل مصاحبه‌ها و متون کاربرد دارند. 11-2-1-ابزارهای گردآوری داده این ابزارها برای جمع‌آوری داده از منابع مختلف به‌کار می‌روند. آن‌ها می‌توانند داده‌های کمی (پرسش‌نامه‌ها) یا کیفی (مصاحبه‌ها) را جمع‌آوری کنند. Google Forms یا SurveyMonkey برای ایجاد و تحلیل پرسشنامه‌های برخط استفاده می‌شوند. برای گردآوری داده‌های میدانی، نرم‌افزارهای موبایلی مانند KoboToolbox  یا ابزارهای IoT کارآمد هستند. این ابزارها، فرآیند تحقیق را از آغاز تا پایان ساختاریافته و دقیق‌تر می‌کنند. استفاده از ابزار مناسب برای هر مرحله می‌تواند کیفیت پژوهش را به شکل چشمگیری افزایش دهد. 3-1-پژوهش پژوهش، فرآیندی نظام‌مند، هدفمند و دقیق است که با تکیه بر روش‌های علمی و عینی‌گرا انجام می‌شود. این فرآیند، با تمرکز بر کشف یا گسترش حقایق و ارائه تبیین‌های منطقی، تلاش می‌کند تا پاسخی برای مسائل و پرسش‌های موجود در جوامع علمی و عمومی بیابد. ویژگی‌های پژوهش همچون نظام‌مندی، تعمیم‌پذیری و دقت علمی، آن را از سایر فعالیت‌های انسانی متمایز می‌کند و به ابزاری قدرتمند برای شناخت و تغییر جهان پیرامون تبدیل کرده است. پژوهش، علاوه بر ارائه راه‌حل برای مسائل موجود، در پی دستیابی به اهدافی گسترده‌تر است که در چند حوزه اصلی خلاصه می‌شود:
  1. حل مسائل جوامع علمی و عمومی
پژوهش می‌تواند شکاف‌های موجود در دانش را شناسایی کرده و راه‌حل‌هایی برای مشکلات پیچیده جوامع ارائه دهد. از بهبود فناوری‌ها گرفته تا حل مسائل اجتماعی و زیست‌محیطی، پژوهش به‌عنوان ابزاری مؤثر در خدمت جوامع بشری قرار می‌گیرد.
  1. یافتن حقایق
یکی از اهداف اصلی پژوهش، کشف حقایق تازه و پرده‌برداری از روابط پنهان در میان پدیده‌هاست. این حقایق می‌توانند به توسعه نظریه‌های جدید، طراحی فناوری‌های پیشرفته، یا حتی تغییر دیدگاه‌های علمی منجر شوند.
  1. تفسیر و تبیین پدیده‌ها
پژوهش به تبیین و توضیح پدیده‌های طبیعی، اجتماعی و انسانی کمک می‌کند. این فرآیند، با استفاده از روش‌های علمی، به دنبال یافتن دلایل وقوع پدیده‌ها و ارائه الگوهایی برای پیش‌بینی آن‌هاست. 1-3-1-نقش پژوهش علمی در گسترش دانش پژوهش علمی، علاوه بر رفع مسائل، به گسترش مرزهای دانش بشری نیز کمک می‌کند. این گسترش به سه شکل عمده انجام می‌شود:
  • کشف یا خلق دانش جدید
پژوهش علمی، ابزاری برای کشف ناشناخته‌ها و تولید دانش جدید است. این فرآیند می‌تواند شامل شناسایی روابط جدید بین متغیرها، کشف قوانین علمی تازه یا توسعه فناوری‌های نوین باشد. به‌عنوان مثال، کشف ساختار DNA یا فناوری‌های هوش مصنوعی نتیجه پژوهش‌های علمی عمیق بوده‌اند.
  • توسعه دانش موجود
پژوهش، دانش موجود را گسترش داده و ابعاد جدیدی از مفاهیم یا نظریه‌های فعلی را آشکار می‌کند. این توسعه می‌تواند به بهبود روش‌های فعلی، ارائه کاربردهای جدید برای دانش موجود، یا افزایش دقت در پیش‌بینی‌ها منجر شود.
  • رد یا تأیید دانش موجود
پژوهش می‌تواند نظریه‌ها یا فرضیه‌های موجود را آزمایش کند و آن‌ها را رد یا تأیید نماید. این ویژگی، پژوهش را به ابزاری برای تصحیح خطاهای علمی گذشته و به‌روزرسانی دانش بشری تبدیل می‌کند. برای مثال، نظریه زمین‌مرکزی با پژوهش‌های علمی رد شد و جای خود را به نظریه خورشیدمرکزی داد. 2-3-1-ویژگی‌های پژوهش علمی
  • نظام‌مند بودن
پژوهش علمی باید بر اساس یک طرح مشخص و منظم انجام شود. این نظام‌مندی، پژوهش را از فعالیت‌های غیرعلمی متمایز کرده و اطمینان از دقت و قابلیت تکرار نتایج را فراهم می‌کند.
  • هدفمندی
هر پژوهش علمی باید دارای هدف مشخصی باشد. این هدف می‌تواند شامل پاسخ به یک سؤال تحقیق، حل یک مسئله، یا توسعه نظریه‌ای جدید باشد.
  • دقت علمی
دقت در گردآوری داده‌ها، تحلیل آن‌ها، و نتیجه‌گیری از یافته‌ها، یکی از مهم‌ترین اصول پژوهش است. این ویژگی تضمین می‌کند که نتایج پژوهش، دقیق و قابل اعتماد هستند.
  • عینی‌گرایی
پژوهش علمی باید عاری از هرگونه تعصب یا سوگیری باشد. پژوهشگران باید به‌طور بی‌طرفانه به جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها بپردازند تا نتایج حاصل، منعکس‌کننده واقعیت باشند.
  • تعمیم‌پذیری
پژوهش علمی باید به گونه‌ای انجام شود که نتایج آن، علاوه بر پاسخ‌گویی به مسئله موردنظر، قابلیت تعمیم به موارد مشابه را نیز داشته باشد.
نظریه لاکانی برنامه درسی در آموزش عالی نشانه ی ناکام

نظریه لاکانی برنامه درسی در آموزش عالی نشانه ی ناتمام

, ,
پیشگفتار هر فکری که در شعله شهود تصور می شود و در درد اندیشیدن متولد می شود، پاکسازی جدیدی را تشکیل می دهد. جایی که موقعیتی درهم یا گرفتگی پیدا می کنیم، جایی که به یک آشفتگی گره خورده و درهم می یابیم، جایی که بی نظمی و هرج و مرج همه زندگی را خفه کرده است و نفس می کشیم، جایی مرده و بی فکر می یابیم. این مکان های رو به مرگ در عصر کنونی ما به وفور یافت می شود به گونه ای که در نوع خود بی سابقه نیست، اما مطمئناً در مقیاس منحصر به فرد است. دامنه وسیع فاجعه فاجعه بار است.   اندیشه و بحران آموزش در عصر حاضر هر اندیشه‌ای که در شعله شهود شکل می‌گیرد و در درد اندیشیدن متولد می‌شود، یک گشایش (clearing) جدید را رقم می‌زند. جایی که با وضعیتی آشفته یا مسدود مواجه می‌شویم، جایی که با سردرگمی و آشفتگی درهم‌تنیده روبرو هستیم، جایی که بی‌نظمی و آشوب تمام زندگی و نفس را خفه کرده‌اند، در آنجا مکانی مرده و بی‌فکر می‌یابیم. این مکان‌های مرده در عصر حاضر به‌گونه‌ای فراوان یافت می‌شوند که از نظر ماهیت بی‌سابقه نیستند، اما مطمئناً از نظر وسعت منحصربه‌فرد هستند. وسعت فاجعه، فاجعه‌آمیز است. در اواخر قرن نوزدهم، گروهی از کشتی‌سازان مدرن با استفاده از ابزارهای رمانتیسم، اگزیستانسیالیسم، پدیدارشناسی، عمل‌گرایی و روانکاوی، نخستین کشتی‌هایی را ساختند که به سمت فصلی از مدرنیته که خشونت‌آمیزترین و پوچ‌ترین فصل آن می‌شد، حرکت می‌کردند. همانطور که گفته می‌شود، تکرارهای تاریخ ابتدا به صورت تراژدی و سپس به صورت طنز ظاهر می‌شوند. ما این گفته را از آن زمان تاکنون، یک قرن پس از اولین جنگ جهانی، شاهد بوده‌ایم. در آن توالی، جنبه‌های خاصی برجسته می‌شوند. شاید هیچ نهادی کمتر از مدرسه اجباری مدرن از این وضعیت دوره‌ای – و نقش خود در پوچی آن – آگاه نبوده است. مطمئناً هیچ رشته دانشگاهی به اندازه حوزه‌ای که ما آن را «آموزش» می‌نامیم، بی‌رحم و بی‌تحرک نبوده است. با وجود تکرارهای مداوم اصلاحات، عقل سلیم امروزی در مورد مدرسه، آموزش، برنامه درسی و تدریس، بیشتر از اینکه اصلاح شده باشند، بدشکل شده‌اند. مانند همه قوانین، استثناهایی هم وجود دارد. در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970، پاول کلر، استاد برنامه درسی در دانشگاه ایالتی اوهایو، چشم‌اندازی از برنامه درسی را به اشتراک گذاشت که الهام‌گرفته از نبوغ خودش بود و بر اساس سال‌ها کار او به عنوان مدیر مدرسه آزمایش شد. چشم‌انداز او نه از طریق قلمش، بلکه از طریق تدریس او محقق شد. به گفته ویلیام پینار، شاگردش، «حضور ذهنی» کلر بود که این دیدگاه غیرقابل‌کاهش از برنامه درسی را منتقل کرد. همانطور که در مورد همه معلمان بزرگی که نمی‌نویسند (مانند سقراط و عیسی)، ایده‌های کلر نیز به دانشجویانی مانند تیموتی لئونارد، پینار مذکور و دانشجوی پینار، جانت میلر منتقل شد. این ایده‌ها در میان جامعه‌ای از پژوهشگرانی گرد هم آمدند که حوزه‌ای را که اکنون «نظریه برنامه درسی» یا «مطالعات برنامه درسی» می‌نامیم، تأسیس کردند، حرکتی که بازتصوری کامل از برنامه درسی را آغاز کرد. بازتصورگرایان، چشم‌انداز کلر را که به جرات توسط پینار بیان و توسعه یافته بود، به عنوان سوخت خود به کار بردند. بازتصورگرایان این کار را در چارچوب میراث و سنت‌های آن کشتی‌سازان علوم انسانی در اواخر قرن انجام دادند، پس از اینکه کشتی‌هایشان به زحمت از دو جنگ بزرگ جان سالم به در بردند. آن‌ها می‌خواستند حوزه آموزش را از خواب‌آلودگی علوم اجتماعی بیدار کنند و به چشم‌اندازی از برنامه درسی اشاره کنند که محدود به نزدیک‌بینی مدرسه نهادی نباشد. باقیمانده‌ی اندک سنت بازتصورگرایی در برنامه درسی، امروزه به طرق مختلف این پروژه‌ها را فراموش کرده و رها کرده است. متاسفانه، این سنت هیچ‌گاه به درستی به یک سنت رسولی تبدیل نشد. اما باز هم استثناهایی وجود دارند که این قاعده را اثبات می‌کنند. در این کتاب، اثر دانشجوی دانشجوی پاول کلر، دانشجوی ویلیام پینار، فرناندو موریلو، اولین کتاب او به زبان انگلیسی را در اختیار داریم. هنگام مطالعه‌ی پیشنهاد موریلو در این کتاب، باید آن را در این بافت تاریخی و نسب‌نامه‌ای خواند. خود موریلو نیز این کلید تفسیر را تأیید می‌کند. وقتی او می‌نویسد «من رویکردی به نقد روانکاوانه را پیشنهاد می‌کنم که در یک چارچوب هدایت‌گر اندیشه سازماندهی شده است که عناصر نظریه روانکاوی و همچنین نظریه برنامه درسی را گرد هم می‌آورد»، او بیش از یک مطالعه‌ی ساده (که به خودی خود مهم است) را پیشنهاد می‌کند. او به سمت یک بازسازماندهی دوره‌ای حرکت می‌کند. موریلو در این کتاب کوتاه به چیزی رادیکال و جاه‌طلبانه اشاره می‌کند: بازگشت به منابع علوم انسانی مدرن و بازتصورگرایان برنامه درسی. او به طور تأثیرگذاری می‌نویسد که «نادیده گرفتنِ تشکیل روانکاوانه سوژه‌مندی در ابعاد اصلی میل، پیوندهای لیبیدویی، رنج و اضطراب نمی‌تواند بدون عواقب در کار تکوینی برنامه درسی باقی بماند». در حالی که موریلو به طور واضح در فاصله‌ی اعترافی کلاسیک درون‌گرایی صحبت می‌کند، من همچنین می‌شنوم که او به گونه‌ای تنظیم می‌کند که جهل عمیق و کنونی حوزه‌ی آموزش، از جمله وضعیت مطالعات برنامه درسی را نقد می‌کند. این صرفاً یک حرکت انتقادی نیست و موریلو کاملاً مراقب است که ایده‌های خود را از سنت‌های «انتقادی»، به‌ویژه آموزش انتقادی، کاملاً متمایز کند. آنچه در عوض می‌یابیم، عمل وفاداری درخشان و ویرانگری است، وفادار به سنت مدرن روانکاوی به معنای وسیع آن و پروژه بازتصورگرایی برنامه درسی در روح اصلی‌اش. موریلو با در آغوش گرفتن جسورانه‌ی «اومانیسم دشوار» که «برای احساس بهتر شدن یا «تولید» یا بهبود هر چیزی نیست، بلکه به ما اجازه می‌دهد تا خودمان را اصیل‌تر باشیم»، از مدهای زودگذر و کلیشه‌های گروهی اجتناب می‌کند. این اصالت به چیزی کمتر از توانایی - در واقع، شجاعت - برای نگاه کردن به کل فاجعه، از درون و بیرون منجر نمی‌شود. خواننده‌ای که در این صفحات به دگرگونی وجودی فراخوانده نمی‌شود، بیش از همه به یقین آن نیاز دارد. من از طرف خودم آن را به عنوان پیشنهادی می‌بینم و می‌شنوم که امکان آینده‌ی برنامه درسی و در واقع، آموزش را به عنوان یک رشته‌ی دانشگاهی آزمایش می‌کند. با این حال، موریلو به جای چالش از طریق تازگی، به مفهوم Bildung بازمی‌گردد و آن را به مجموعه‌ای قدرتمند از تداعی‌ها وارد می‌کند. موریلو در مورد روش خود، در حالی که دامنه‌ی توصیفی کلاسیک روانکاوی و پدیدارشناسی را در آغوش می‌کشد، همزمان آن را از نظر روانی علیه آشفتگی تکنوکراتیک عقل سلیم مفهوم «عمل» آموزشی به کار می‌گیرد. او تأکید می‌کند که: همانطور که نشان داده‌ایم، این انتظار و تقاضا از نظریه برای «انجام دادن» کارها، بیانگر نشانه‌ای از اضطراب خاصی درباره‌ی بودن در جهانی است. جهانی که با پیچیدگی و غیرقابل پیش‌بینی‌اش ترسناک تجربه می‌شود، جهانی که ممکن است شکنندگی ما را آشکار کند و امکان مواجهه با جنبه‌های وجودی ناشناخته‌ی وضعیت انسانی ما را بگشاید، با اجباری برای عمل، برای دخالت، برای تجویز نحوه انجام کارها به جای توصیف آنها همانطور که هستند، روبرو می‌شود. اصالت و ظرافت در روش موریلو در این بخش، به بررسی روش موریلو در کتاب "نظریه لاکانی برنامه درسی در آموزش عالی: نشانه ناتمام" می‌پردازم و به نکاتی در مورد اصالت و ظرافت آن اشاره می‌کنم. اصالت: موریلو در برخورد با سنت روانکاوی، رویکردی بدیع و اصیل اتخاذ می‌کند. او به جای اینکه صرفاً از مفاهیم روانکاوی در حوزه‌ی برنامه درسی "استفاده" کند، به کاوش عمیق و فلسفی در این سنت می‌پردازد. او از طریق این کاوش، مفاهیم روانکاوی را به طور دقیق و ظریف در زمینه‌ی فلسفه، پدیدارشناسی و پرسشگری عملی به کار می‌بندد. ظرافت: موریلو با ظرافت تمام، سنت روانکاوی را با مفاهیم برنامه درسی در چارچوب سنت بازتصورگرایی و سنت Bildung در آموزش پیوند می‌زند. او این کار را بدون انحراف از موضوع اصلی، یعنی "برنامه درسی" و "فرد" انجام می‌دهد. نتیجه: نتیجه‌ی تلاش‌های موریلو صرفاً یک "نتیجه" علمی نیست، بلکه منبعی الهام‌بخش و امیدی در دورانی است که ناامیدی در آن رو به افزایش است. نقل قول پایانی: در آخرین جمله‌ی کتاب، موریلو خواننده را به مفهوم عشق به عنوان "گشایش" ناشی از نظریه‌ی نشانه‌شناختی برنامه درسی خود رهنمون می‌شود. "نشانه ناتمام" در واقع "گشایشی" در بنیادی‌ترین معنای "وضوح فراتر" است. گشایشی که آنچه را که قابل نابودی است، از بین می‌برد تا آنچه را که ابدی است، آشکار کند.
نظام های رتبه بندی دانشگاه ها: تعالی در کلاس جهانی

نظام های رتبه بندی دانشگاه ها: تعالی در کلاس جهانی

, , ,
نظام های رتبه بندی دانشگاه ها: تعالی در کلاس جهانی نویسندگان: دکتر محمد حسن‌زاده و سمانه رحیمیان انتشارات: آینده‌آموزان آتا سال انتشار: زمستان ۱۴۰۳ پیشگفتار دانشگاه­ها بخش مهم و تعیین­کننده آموزش عالی به حساب می­آیند و نقش تعیین­کننده­ای در تربیت نیروی انسانی مورد نیاز بخش عمده­ای از جامعه را ایفا می­کنند. از سوی دیگر، شکافتن مرزهای دانش علمی و دستیابی به افق­های نوین مبتنی بر تحقیق و توسعه نیز از ماموریت­های دانشگاه­ها به شمار می­رود. فارغ از تحولات نسلی شگرف در دانشگاه­ها و گسترش ماموریت­های دانشگاه­ها از آموزش، پژوهش، کارآفرینی به دانشگاه­های جامعه-محور، جهانی­شدن آموزش عالی، دانشگاه­ها را در کنار یکدیگر قرار داده است. دانشجویان، کارفرمایان، و حتی آحاد جامعه با تفاوت­هایی  کمابیش، به آموزش عالی جهانی دسترسی دارند. تحصیل در کشورهای مختلف از قاره­های گوناگون نه تنها امری عجیب به حساب نمی­آید بلکه به یک روال معمول تبدیل شده است. به دنبال جهانی شدن آموزش عالی، تامین مالی و دسترسی به منابع متنوع برای ادامه حیات به دستورکار اصلی دانشگاه ها تبدیل شده است. دانشگاه ها تلاش می­کنند نظر دانشجویان مستعد، کارفرمایان عمده، و پشتیبانان تاثیرگذار را جلب کنند تا از این طریق به صورت توآمان به ترجمان دانش و ارتقای توان عملیاتی خود سرعت بیشتری ببخشند و تاثیر خود بر جامعه محلی و جهانی را عمیق­تر کنند. در یک محیط جهانی شده و متصلِ در حال رشد به سوی فرادانشگاه (متاورسیتی)[1] و ظهور محمل­های آموزشی گوناگون با دسترسی آزاد، دانشگاه­ها نیاز به برندسازی دارند. برندسازی دانشگاه­ها در مقام مقایسه با سایرین معنا پیدا می کند. رتبه‌بندی  دانشگاه­ها از سوی موسسات مختلف به عنوان پاسخی سریع و دنباله دار به نیاز دانشگاه­ها برای دیده شدن در جامعه، و نیاز روزافزون دانشجویان برای انتخاب محل تحصیل، و نیاز کارفرمایان و همتایان برای برقراری ارتباط همکاری در نظر گرفته می­شود. به همین دلیل، رتبه‌بندی  دانشگاه­ها نباید با ارزیابی عملکرد که امری درونی و یا بیرونی معطوف به ماموریت­هاست، در هم آمیخته شود. رتبه‌بندی  دانشگاه­ها، ابزاری برای مقایسه دانشگاه های مختلف با معیارهایی مشترک است که از سوی دانشجویان، کارفرمایان، همتایان، و جامعه به عنوان نقاط اتکاء برای انتخاب در نظر گرفته می شوند. همزمان با نیاز روزافزون به «امکان مقایسه دانشگاه ها»، نظام­های رتبه‌بندی  گوناگونی در سطح ملی، منطقه ای و جهانی شکل گرفته است. ورود دانشگاه­ها به نظام­های رتبه‌بندی ، امکان مقایسه آنها با همتایان شان را فراهم می آورد. برای فهم ارزش رتبه‌بندی  دانشگاه­ها کافی است که به زمانی که آنها وجود نداشته باشند فکر کنیم. در نبود رتبه‌بندی  دانشگاه­ها، امکان دستیابی به فهم نظام­مند از کلیت آموزش عالی برای عموم مردم و دانشجویان و کارفرمایان حاصل نمی­شود. با وجود رتبه‌بندی­ها، با کمترین تلاش امکان برآوردی جامع از شاکله آموزش عالی در کشورها و مناطق جغرافیایی فراهم می­شود. هر چند رتبه‌بندی­ها باید به صورت مداوم به دنبال رفع کاستی­ها و انطباق بیشتر با واقعیت میدانی خود باشند، اما وضعیت موجود آنها نیز برای دستیابی به فهم مشترکی از آموزش عالی کشورها کمک می کند. کتاب حاضر به دنبال کتاب پیشین[2]، بر آن است که نظام­های رتبه‌بندی  دانشگاهی را معرفی کند. هدف اصلی این کتاب کمک به مدیران و دست اندرکاران دانشگاه ها و آموزش عالی برای شناخت دقیق نظام­های رتبه‌بندی  است. بر این اساس، اطلاعات مربوط به تاریخچه، شاخص­ها، نحوه گردآوری داده­های نظام های  رتبه‌بندی  گردآوری، دسته بندی و ارائه شده است. امیدواریم اطلاعات ارائه شده در این کتاب به فهم عمیق­تر نظام های رتبه‌بندی  دانشگاه­ها کمک کند. در پایان از نویسنده همکار سرکار خانم سمانه رحیمیان دانشجوی دکتری مدیریت دانش و ناشر محترم جهت انتشار کتاب قدردانی می­کنم. منتظر دریافت نظرات، پیشنهادات و نقدهای خوانندگان محترم خواهیم بود. دکتر محمد حسن زاده استاد دانشگاه تربیت مدرس زمستان 1403